در صورت توسعه فرهنگ کارآفرینی، انجام حمایتهای لازم و آموزش پیشرفتهای چشمگیری در استان زنجان حاصل میشود
علیرضا بالابلند
کارآفرینی یکی از واژههای مطرح در علوم انسانی است. دانشمندان، محققین علوم مختلف اقتصادی، اجتماعی، روانشناسی و مدیریت که در مورد کارآفرینی مطالعه و نظراتی ارائه کردهاند تعاریف مختلفی از کارآفرینی مطرح کردهاند که تفاوتهای گاه مغایر و متناقضی دارند. تعریفی از کارآفرینی که تقریباً شامل همه تعریفهای ارائه شده از آنان باشد عبارت است از کارآفرینی فرآیندی است که فرد کارآفرین با ایدههای نو و خلاق و شناسایی فرصتهای جدید و با بسیج منافع، مبادرت به ایجاد کسب و کار و شرکتهای نو، سازمانهای جدید و نوآور و رشدیابنده نموده که توأم با پذیرش مخاطره و ریسک است و منجر به معرفی محصول و با خدمت جدیدی به جامعه میگردد.
نگاه و رویکرد اکثر کشورهای جهان در دهههای اخیر به موضوع کارآفرینی و توسعه آن موجب شده که موجی از سیاستهای توسعه کارآفرینی در دنیا ایجاد شود. کشورهای مختلف راه حلی را که سه دهه گذشته برای فائق آمدن بر مشکلات مختلف اقتصادی و اجتماعی به آن روی آوردهاند توسعه فرهنگ کارآفرینی، انجام حمایتهای لازم از کارآفرینان، ارائه آموزشهای مورد نیاز به آنان و انجام تحقیقات و پژوهشهای لازم در این زمینه بوده است.
تأمل در وضعیت اقتصادی و روند مراحل پیشرفت و توسعه در کشورهای پیشرفته و در حال توسعه که به موضوع کارآفرینی توجه نمودهاند نشانگر آن است که این کشورها توانستهاند به پیشرفتهای چشمگیری در زمینههای مختلف اقتصادی و اجتماعی دست یابند و با حداقل بحرانهای پیش آمده را به سلامت پشتع سر گذاشته و بحرانهایی که وقوع آنها را در آینده پیشبینی میکردند را مهار کنند.
با تحولات سریع و شتابان محیط بینالمللی و گذر از جامعه صنعتی به جامعه اطلاعاتی و مواجهه اقتصادهای ملی با اقتصاد جهانی و مطرح شدن پدیدههایی همانند جهانی شدن اقتصاد و فنآوری اطلاعات، مباحث اساسی درخصوص راهکارهای مختلف برای تسریع فرآیند رشد و توسعه پایدار و رفاه اقتصادی مطرح میگردد. یکی از این مباحث جدید نقش کارآفرینان در آن فرآیند میباشد. کارآفرینی از مفاهیم جدیدی است که حداقل در محدوده علم اقتصاد، مدیریت، جامعهشناسی و روانشناسی و سایر موارد مرتبط با این موضوع قدمتی بسیار کوتاه داشته و از مفاهیم رو به گسترش میباشد. اینکه کارآفیرن کیست؟ کارآفرین چیست؟ فرآیند کارآفرینی چگونه است؟ نقش و تأثیر کارآفرینی و کارآفرینان در ابعاد توسعه و رشد اقتصادی و متغیرهای رشد کارآفرینی چه میزان است؟ سؤالهایی هستند که باید برای رسیدن به این فرهنگ مشترک به وضوح پاسخ داده شود.
حال که این پرسشها مطرح است که با استفاده از دانش مدیریت و سایر علوم اجتماعی و اقتصادی تا چه حد میتوان فرآیند انتخاب و پرورش کارآفرینان را آسانتر، کمهزینهتر و اثربخشتر از جریان سعی و خطا کرد.
پرسش فوق موضوع پژوهشهای متعددی در دانشگاهها و مراکز پژوهشی کشورهای صنعتی بوده است در نتیجه همین پژوهشها اکنون آزمونهایی برای سنجش و بینش قابلیتهای کارآفرینی داوطلبان ایجاد کسب و کار نیز برنامههای آموزشی برای ارتقای شایستگیهای کارآفرینی افراد مستعد تدوین و تنظیم شده است.
تحقیقات نشان میدهد که فرآیند و برنامههای آموزشی خاصی میتواند با تغییر و بینش و فرهنگ افراد و تجهیز آنها به دانش و مهارتهای خاص، راهی را که احتمالاً با سعی و خطا و گذشت زمان طولانی به آن میرسند بسیار کوتاه نموده و به سرعت یک کارآفرین بالقوه را به یک کارآفرین بالفعل تبدیل کند.
لذا به دلیل اهمیت موضوع در دانشگاههای کشورهای پیشرفته و در حال توسعه آموزشهای لازم ارائه میگردد که از جمله مباحث این دورهها میتوان به آشنایی با قوانین تجارت ایجاد شرکت خصوصی، مقررات مالی و عملیات بانکی، مالیاتی، اصول سازمان مدیریت منابع انسانی و همچنین آشنایی با کارآفرینان موفق تجارت.
به هر حال اهمیت کارآفرینی از نظر ایجاد اشتغال باعث شده است که وفاق عمومی در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه ایجاد گردد مبنی بر اینکحه بحران بیکاری به جز از طریق توسعه کارآفرینی و دمیدن و زنده کردن روح نوآوری، خلاقیت، مخاطرهپذیری، اعتماد به نفس، دانش فنی، استقلال، هدفگرا، عکسالعمل مثبت نسبت به مشکلات و موانع، توانایی به ایجاد ارتباطات، توفیقطلبی، تمایل به مسئولیتپذیری که موارد در کالبد اجتماعی امکانپذیر نمیباشد به همین دلیل کشورهایی نظیر آمریکا، کانادا، فنلاند، هند، مالزی، سنگاپور، استرالیا و آلمان سیاستها و برنامههایی حمایتی گستردهای را از کارآفرینان تدوین و به مرحله اجرا گذاشتهاند که نتایج و آثار آن را میتوان در جامعه دید از جمله: عامل اشتغالزایی، ترغیب و تشویق سرمایهگذاری، تعادل در اقتصادهای پویا، تحول و تجدید حیات ملی و محلی، ساماندهی و سازمانهی منابع و استفاده اثربخش از آنها، عامل انتقال تکنولوژی، شناخت و ایجاد و گسترش بازارهای جدید، نوآوری، کاهش بروکراسی اداری، عامل تحریک و تشویق حس رقابت و عامل یکپارچگی و ارتباط بازارها و…
این همه عوامل مثبت در کارآفرینان به عنوان موتور توسعه اقتصادی نقشها و ویژگیهای مختلف و متنوعی را در جامعه ایفا میکند که هریک از آنها از اهمیت ویژهای برخوردار است از طرفی هر کارآفرین بالقوه و بالفعل به یک نسبت از این ویژگیها و قابلیتها برخوردار نیستند لذا کارآفرینان طیف متنوعی را شامل میشوند که همین باعث تنوع در تعریف کارآفرینی و کارآفرین شده است.
در کشور ما در چند برنامه اخیر توسعه آنگونه باید و شاید توجه خاص به این مهم نشده و میتوان گفت که این مفهوم برای بسیاری از دستاندرکاران و افراد جامعه ناشناخته و غریب میباشد شاید به همین دلیل تاکنون برنامهریزی و بسترسازی مناسبی در حوزههای اقتصادی، اجتماعی و نظام آموزشی کشور برای توسعه کارآفرینی به ویژه در دانشگاههای کشور صورت پذیرفته است.
کارآفرینان نقش کلیدی در توسعه اقتصادی و تحولات اجتماعی دارند. کارآفرینان به عنوان عناصر اصلی در تسریع توسعه کشورهای در حال توسعه و در تجدید حیات و استمرار توسعه کشورهای صنعتی مورد توجه و مطالعه بودهاند و در شرایط کنونی اقتصاد کشورمان که با مسائل و مشکلات و نارساییهای مهمی از جمله فرار مغزها، بیکاری یا کمکاری به ویژه فارغالتحصیلان دانشگاهها و نیروی انسانی متخصص، کاهش سرمایهگذاری دولت، عدم تحرک و رشد اقتصادی کافی روبرو میباشد. پرورش و آموزش کارآفرینان در توسعه کشور از اهمیت بالایی برخوردار است. یک کارآفرین به منظور تحقق ایدهاش عوامل مورد نیاز مانند زمین، نیروی کار، مواد مصرفی و سرمایه را فراهم آورده و با استفاده از قدرت تصمیمگیری، مهارتها و استعدادهای فردیاش در طراحی سازماندهی راهاندازی و مدیریت واحد جدید آیندهاش را تحقق میبخشد.
کارآفرین سرمایهدار نیست ولی قادر است از سرمایههای راکد به خوبی استفاده کند همچنین او مخترع، عالم، متخصص و هنرمند نیست ولی توان بهرهبرداری مناسب از علم، تخصص و هنر دیگران را دارد که این امر سبب خدمات جدیدی به جامعه عرضه شود.
به طور سنتی در جوامع صنعتی و به طور معمول در کشورمان کارآفرینان از طریق سعی و خطا و بقای اصلح انتخاب شدهاند کسانی که در خود توان ایجاد کسب و کار جدیدی را میبینند با کشف فرصتهای موجود در جامعه انجام نوعی مطالعه امکانسنجی فنی و اقتصادی، بسیج منابع پراکنده مالی و انسانی، دستیابی به تکنولوژیهای مرتبط، بالاخره قبول خطر شکست وارد میدان کسب و کار میشوند اما از این میان این گروه معمولاً جمع کوچکی خطر شکست زودرس را پشت سر میگذارند و به مراحل پیشرفت کسب و کار میرسند. کارآفرینانی که بدین صورت وارد عرصه کسب و کار میشوند معمولاً از آموزش ویژهای جزء آنچه در مشاغل قبلی خود آموختهاند برخوردار نیستند.